وو:سلام به همه.................من میخواستم از این دوتا خانوم خوشگل دعوت کنم که در کمپانیه من عضو بشن(با کمال میل)
ها بیول:ههههههه..........هنوز هیچی نشده هوادار پیدا کردین.................الان از همه ی کمپانیا زنگ میزنن که شما رو تو کمپانیشون عضو کنن
مری:وای.....................ما انقدرم خوب نیستیما
همه براشون دست زدند(این دست زدند یعنی بد بودنمونو تایید کرددن یا خوب بودنمونو؟؟؟؟)
وو:خواهش میکنم تو کمپانیه ما عضو شین
رزی:خانوم وو و اقای پارک......................ما شماره ی کمپانیتون رو میگیریم و بهتون خبر میدیم......................ممنون از همه
هان بیول:خب همکارا ارتباطو قطع کردند(زیادی داشتند حرف میزدند)...............خب دیگه اینم از SIMPLEY K-POPاین هفته.............................تا برنامه بعد بابای!!!!!!!!!
بعد از برنامه
دخترا رفتند اتاق پرو که لباساشونو عوض کنند
کوین:تبریک میگم................خیلی خوب میرقصید..........................دارید جای مارو تو خوانندگی میگیرید
مری:ما هنوز قبول نکردیم..........................شایدم قبول نکنیم
کوین:میشه قبول کنید؟؟؟
مری:ها؟؟؟؟
کوین:ها نه بله!!!!!!!!(هیییییییییییییییییییییییی)
مری:ببخشید.......................بله؟؟؟
کوین:قبول کنید..................مادوست داریم افرادی که استعداد خوانندگی دارن با ما همکار بشن
مری:گفتم که باید فکرامونو بکنیم...........
کوین:امیدوارم فکراتون نتیجه ی + داشته باشه............فعلا بای
مری:آ..................آ........................بای
رزی اومد تو اتق پرو:مری کوین شی چی میگفت؟؟؟
مری:ها؟؟؟؟
رزی:ها نه بله!!!!!!!(هییییییییییییییی)
مری:هیچی.............میگفت من دوست دارم شما خواننده بشین
رزی:واقعا؟
مری:اوهوم..........
رزی:نظر تو چیه؟
مری:نمیدونم.................
رزی:بریم با مامان اینا حرف بزنیم ببینیم اونا چی میگن
مری:اوکی
بعد حاضر شدند و با بقیه خدافظی کردند و رفتند خونه(آژانسه اومده بود دنبالشون)
توی خونه:
به محض رسیدن به خونه مامان رزی دست رزی رو گرفت و بردش خونه ی مری اینا
مری و رزی روی یه صندلی کنار هم نشسته بودن و ماماناشونم روبه روشون بودند
یه چند دقیقه نگاهشون کردند تا بالاخره رزی لب به سخن گشود:نمیخواید چیزی بگید؟؟؟؟؟؟؟
مامان رزی:رزی.............مری............اون دو نفر امروز شما بودید درسته؟؟؟؟؟؟؟؟
رزی:په نه په...................مریم و مرجان بودند(هههههههه)
مامان مری:شما کی این رقصارو یاد گرفتید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مری:وقتی شما در خواب زمستانه بودید...............خب وقتایی که من میرفتم پیش رزی و بالعکس
رزی:الان این سوالا دقیقا یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان رزی و مامان مری:شما باید خواننده شید!!!!!!!!!!!
رزی و مری:چیییییییییییییییییییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟
مامان مری:چیز مبهمی نگفتیم.....................شما باید خواننده شید!!!!!!!!!
مری:مامان....................فک کردی خوانندگی به همین راحتیه؟؟؟.........
مامان مری:خنگ من...................دو تا از بهترین کمپانی های دنیا بهتون پیشنهاد کار دادند..................اونوقت شما نمیخواید قبول کنید؟؟؟؟؟؟؟
مری:مامان جان.....................اونا فقط رقص مارو دیدند.................صدامونو که نشنیدند................توکه بهتر میدونی..................صدای منو باید بذاری واسه نون خشکی.............داد بزنم نون خشکیه نمکیه.........نه واسه خوانندگی!!!!!!!!
مامان رزی:عزیزای دل بابا...............صداتونو با این دستگاه مستگاها تغییر میدن........................چرا نمیخواید قبول کنید؟؟؟؟؟؟؟..........................شما استعدادشو دارید.................
رزی:مامی نمیخوای بیخیال شی نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامانا:نچچچچچچچ
مامان رزی:فردا میرید کمپانیه NH MEDIA.................اونجا ثبت نام میکنید و مشغول به کار میشید
رزی:حالا چرا NH MEDIA؟؟؟؟؟؟
مامان رزی:چون گروه یوکیس اونجا هست..................اونا شمارو ساپورت میکنن
مری:اما ما میخوایم بریم کمپانی SH MEDIA!!!!!!!
مامانا:چرا اونجا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مری:ما اون کمپانیو بیشتر قبول داریم.................بودجش بیشتره..............
مامان رزی:اونجا بودجش بیشتره اما گروه های معروف اونجا نیستن!!!!!!
رزی:مادر من..................T.G.A.20, FORBIDDEN GIRLS, I-KISS................اینا معروف نیستن؟؟؟؟؟...............تازه این کمپانی مخصوص گروه های غیر کره ایه...............ما هم غیر کره ای هستیم.............پس باید بریم اونجا........
مامان رزی:شما تو کره بدنیا اومدید................پس کره ای حساب میشید
رزی:مامان جان..........................اگه میخواید ما قبول کنیم خواننده شیم باید بذارید بریم به جایی که دوست داریم............وگرنه خوانندگی بی خوانندگی!!!!!!!!!(چه طاقچه بالا هم میذارن!!!!!!...........از خدامون باشه بریم خواننده شیم)
مامانا:اهههههههههههه
مامان رزی:باشه برید ولی بعدا پشیمون میشید........................تو اون کمپانی گروه پسرا نیستن.............فقط دختران....................پشیمون میشیدا..............!!!!!!!!!
مری و رزی زیرکانه و شیطنتانه به هم نگاه کردند و گفتند:نگران نباشید......................پشیمون نمیشیم............
مامانا با تعجب به نگاه زیرکانه ی اونا نگاه کردند و گفتند:باز چه نقشه ای تو کله ی پوکشونه خدا میدونه!!!!!!!...........
خلاصه فردا صبح مامانا ساعت 7 به زور بچه ها رو از خواب بیدار کردند و فرستادنشون کمپانیه SH MEDIA
توی کمپانی:
مری و رزی یه گوشه وایساده بودند و فقط به اطراف نگاه میکردن که شاید یه خواننده ی توپ به چشمشون بخوره برن حداقل امضا بگیرن
رزی:مری به نظرت FORBIDDEN GIRLS رو میبینیم؟؟؟؟؟؟؟؟
مری:اونارو نمیدونم ولی I-KISS زو حتما میبینیم
رزی:خدا کنه T.G.A.20 هم بیان
مری:بابا اینجا کمپانیشونه......................حتما همشون میان و میبینیمشون...............
رزی:واییییییییییییی......................باورت میشه داریم باهاشون همکار میشیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مری:راستشو بخوای نه...................اصلا باورم نمیشه...............فک کن.............
رزی:همچنان در عجبم چرا اسممونو گذاشتیم FORBIDDEN KISS!!!!!!!!
مری:به خاطر علاقمون به گروه های I-KISS و FORBIDDEN GIRLS و U-KISS و آهنگ FORBIDDEN LOVE
رزی:چقدر تشابه...............................هییییییییییییییییی
مری:وای من استرس دارم
رزی:ما بیشتر
یهو یه سری از پشت سرشون بلند گفتند:
ANIO
I-KISS MIDA
دخترا قلبشون اومد تو دهنشون و جیغ کشیدند
برگشتند پشت سرشونو نگاه کردن و I-KISS رو دیدند
مریم:سلام......................شما باید FORBIDDEN KISS باشید؟؟؟؟؟؟؟
مری:ب.................بل......................بله
مریم:خوشبختم من مریم هستم.....................
مری:بله...................بله آشنایی داریم باهاتون منم مری هستم
بعد دونه دونه با هم دیگه آشنا شدند
صبا:کار دیروزتون عالی بود......................ما که کف کردیم.................
رزی:ممنون...................به پای شما که نمیرسه
صبا:نفرمایید................
نیلو:اونکه معلومه...............
رزی:هوم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نیلو:گفتم که معلومه به پای ما نمیسره اما واقعا عالی بودید....................
مری و مریم هی به هم نگاه میکردند و مریم با خشونت تمام مریمو مینگریست.............و مری هم قلبش اومده بود تو دهنش از ترس(وای بچه ها خودم از خودم میترسم)(راستی دقت کردین من اینجا سه شخصیتی هستم.................مریم................مری......................خانوم وو......................هیییییییییییییییییییی)
رزی متوجه ی نگاه خشمگین مریم نسبت به مری شد تصمیم گرفت یه جوری بپیچونه و برن تا مریم مری رو نخورده
رزی:خب دیگه ما بریم.................رییس منتظره.......................
تا خواستن خدافظی کنن یه صدایی از پشتشون شنیدند و دوباره جیغشون رفت هوا
صدای بلندی که شنیدن این بود:
ANIO
FORBIDDEN GIRLS` MIDA
رزی و مری جیغ کشیدند و برگشتند پشتشونو نگاه کردند
بعله
FORBIDDEN GIRLS` بودند
مرجان(اینجا دیگه نمیشه اونم رزی باشه):سلام به شما دو نوگل شکفته................
رزی و مری:سلام................
I-KISS هم اومد و پیش FORBIDDEN GIRLS` وایساد
این دفعه نگاه خشمگین مرجان روی رزی بود(هههههههههه.............رزی هم دوشخصیتیه)
مری هم نگاه خشمگین مریجان رو نسبت به رزی حس کرد......................
رزی و مری از ترس مریم و مرجان داشتند خرابکاری میکردند
سانی که وضعیتو خطری دید گفت:شما ها چتونه؟؟؟؟..................بیچاره ها از ترس دارن بندری میرقصن..........چرا اینجوری نگاشون میکنید؟؟؟؟؟؟؟؟
مرجان:دلیل خاصی نداره...................
مریم:اوهوم........................دلیلی نداره..............مگه نه مری شی؟؟؟؟
مری:ها؟؟؟.........................آ..............آره...............یعنی نه....................نه...............نمیدونم.
سانی:بسه دیگه................با نگاهاتون کشتینشون....................دخترا برید پیش رییس تا ثبت نامتون کنه.............از اینکه به کمپانیه ما اومدین کمال خوشحالی را ابراز میداریم(سانی جون............جمله بندیت تو حلقم!!!!)
رزی و می یه خنده ی زورکی کردند و لرزان لرزان رفتند سمت دفتر خانوم وو
اما پیش آی کیس و فوربیدن گرلز
مریم:من این مری رو آدم نکنم مریم نیستم
مرجان:موافقم...........این رزیه خیلی رو مخه
کیانا:شما مشکلتون چیه با این دوتا؟؟؟؟؟؟؟
مریم:خوبه دیروز دیدی چجوری چسبیده بود به کوین......................آدم انقدر پررو؟؟؟؟
مرجان:دیدی رزی چجوری خودشو میچسبوند به دونگ هوی بیچاره ی من؟؟؟؟؟؟؟؟
لی لی:منم خیلی از مریم خوشم نیومد اما باید باهاشون سر کنیم
نگین:منم از رزی خوشم نمیاد(وای رزی تو داستان چقدر هوو داریم.............خودمون و اعضای گروهامون)
طهو را:خوشتون بیاد و نیاد باید باهاشون سر کنیم..................تازه دیروزم اونقدر کنه نبودنا!!!!!!!!!!
مرجان:طاطا ندیدی رفته بود تو شکم دونگ هو!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟
طهورا:منکه چیزی ندیدم!!!!!!!
مرجان:اه.................شانس نداریم که..........
نگین:اگه شانس داشتیم اسممونو میذاشتن شمس علی.............
مریم:ولی من باید حال مری رو بگیرم که دیگه به کوین نزدیک نشه
لی لی:مریم من پشتتم
مریم:کو؟؟؟؟.................تو که کنارم وایسادی!!!!!!!!
لی لی:منظورم اینه هواتو دارم
ما را در سایت MY LOVE U-KISS دنبال می کنید برچسب : BE MINE, نویسنده : woo sung min u-kiss بازدید : 296