ده دقیقه بعد نایون و هیونگ وو هم اومدن و همه با هم رفتن اتاق مری

نایون و هیونگ وو هم با دیدن کوین خوشحال شدن و رفتن باهاش دست دادن(په نه په..............میخوای بغلش کنند؟؟؟)

مری:خب....................اینم از عزیز از سفر بزگشته................از این به بعد باید سخت تر کار کنید تا بتونید زودتر به یه جایی برسید

سحر:الان دقیقا باید چی کار کنیم؟

مری:تا الان فقط  رو صداتون کار کرده بودم................حالا با کوین هم رو صداتون کار میکنیم هم رو رقصتون

سحر:رقص؟                         

کوین:آره....................باید رقصتون یه رقص خاص باشه............یه آهنگ خاص انتخاب میکنیم و با هم دیگه رقص میسازیم واسش.............یه رقص متفاوت............................بعدشم که باید با هم آهنگ بسازیم

دونگ هو:پس خیلی کار داریم

کوین:آره..................باید همه ی تلاشتونو بکنید تا بهترین باشید

کیسوپ:فایتینگ(این فقط همین یه کلمه رو بلده؟؟؟؟)

همه خندیدند و مری گفت:امروز بعد از کلاستون بمونید تا تمرین کنیم

بچه ها:اوکی

بعد رفتن و مری و کوینم باز با هم تنها شدن(ههههههههههههههههه)

کلاس تموم شد و مری و کوین و بچه ها رفتند اتاقی که برای تمرین اختصاص داده بودند

کوین:خب اول یه دور بخونید ببینم صداتون چجوریه!!!!

همه ی بچه ها دونه دونه خوندند

کوین:خب مثل اینکه مری خانوم خوب رو صداتون کار کرده........................همتون خوب بودید.................خب آهنگی که من انتخاب کردم آهنگ.........................THE BOYS از SNSD

همه:چی؟؟؟؟؟؟؟
دونگ هو:اون سخته!!!!!!!

کوین:چیش سخته؟؟؟...................تازه گشتم یه آهنگ خوب واستون پیدا کردم!!!!!

کیسوپ:نمیشد گروهش پسرا باشن؟؟؟؟

مری:گروه های پسر برای دخترا سخته...............یکم که با گروه های دختر تمرین کنیم میریم سراغ پسرا.........

سحر:این آهنگ دقیقا چجوری هست؟؟؟.................من تا حالا نشنیدمش...........

هیونگ وو:من بعدا واست میریزمش...................

کوین:خب دیگه آماده شید واسه تمرین

دونگ هو:الان؟؟؟؟؟؟؟؟؟

کوین:په نه په.....................سال دیگه بیا با بچه های من تمرین کن(مگه تا سال دیگه چندتا بچه میاری؟؟؟؟؟؟؟)

دونگ هو:بابا امروز همه خسته ایم.............تو هم تازه از سفر اومدی خسه ای.............بذار واسه فردا پس فردا!!!!

کوین:اوکی....................امروزو بهتون تخفیف میدم.....................امشب کجاییم؟؟؟؟

مری:خونه هیونگ وو

هیونگ وو:خونه من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مری:په نه په...............خونه بچه های من(ما چرا از الان گیر دادیم به بچه هامون؟؟؟)

هیونگ وو:اصلا یادم نبود.....................من هیچی آماده نکردم

نایون:که چی؟؟؟؟؟............یعنی میخوای بگی امروز بندازیم خونه یکی دیگه؟؟؟؟؟

هیونگ وو:نخیرشم............................بیاید................من سرعت عملم بالاست................زودی همه چیو آماده میکنم

مری:اوکی......................پس ما ساعت 8 راه میفتیم(ولی چه دانشگاه بیکاری داریما................هرشب خونه یه نفر)

همه سر ساعت 8 خونه هیونگ وو بودند.....................البته فقط LOVE KISS نبودا.................کل دانشگاه بودن

بقیه بچه های دانشگاه هم از دیدن کوین خوشحال شدن و باهاش دست دادن و خوش آمد گفتن(کوین چقدر طرفدار داره..............همه از اومدنش خوشحال شدن)

بعد از اینکه یکم حرف زدن کوین و مری گروه  LOVE KISS رو معرفی کردند و گفتند که بچه های دانشگاه هوای این گروه رو داشته باشن...............بچه ها هم که از خدا خواسته...........قبول کردن.............................ساعت حدودای 12 بود که دیگه همه ی بچه ها رفته بودند و فقط LOVE KISS مونده بودند

کوین:خب همتون آهنگو دارید.........................سعی کنید حفظش کنید.................سحر بده یکی از بچه ها آهنگو واست معنی کنه.....................

هیونگ وو:من واسش معنی میکنم(هیونگ وو چقدر فعاله!!!!!!)

مری:خب دیگه برید خونه هاتون تمرینتونو بکنید دیگه!!!!!!!!

همه رفتن خونه هاشون و فرداش شروع کردن تمرین آهنگ و خیلی سریع یاد گرفتنش

بعد از دو روز اومدن برای آموزشهای کامل تر.....

تو رو خدا ببخشید که خیلی کمه

مدرسه ها وقت نمیده که زیاد بنویسم

اما قول میدم بعدیو طولانی بنویسم

نظر زیاد بدینا

بای